loading...

اردیبهشتِ پاییز

بازدید : 159
شنبه 2 آبان 1399 زمان : 18:38

صبح ب صدای خودم بیدار شدم دوباره خوابیدم

دایی صبح مژک رو آورد پیشم،مامان زنگ زد بعد تصویری زنگ زد حرف زدیم

مامان که قطع کرد دایی گفت دیشب با کی دعوا میگرفتی 😁😁 گفتم باز تو خواب حرف زدم نه ؟! گفت آره گفتم چی گفتم گفت آروم داشتی حرف می‌زدی یهو داد زدی جرات داری این و سمت من پرت کن!😁😁😁 گفتم با شامپانزه دعوا می‌گرفتم گفت تو هنوز کنار نیومدی مرده قتل می‌کنه دیگه بعد چند ماه بیخیال میشه! گفتم من در مورد هرچی شب حرف بزنم خوابش رو میبینم دیشبم حرفشون رو زدیم

گفت پس غلط می‌کنی حرف زدی! 😂😂😂😂😂

دوس دارم تمومش کنم
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی